معنی ناخوشایند و نامطبوع
حل جدول
ناگوار، ناپسند
ناخوشایند و نامطبوع
ناگوار، ناپسند
نامطبوع
ناخوشایند
ناخوشایند
نامطبوع
ثقیل، ناپسند، ناگوار، نامطبوع، ناهماهنگ، تلخ، نامطلوب
لغت نامه دهخدا
نامطبوع. [م َ] (ص مرکب) ناپسند. ناگوار. نامقبول. ناخوش. مکروه. آنچه طبیعت از آن نفرت دارد. بر خلاف طبیعت و درشت. (ناظم الاطباء). ناخوشایند: لاجرم در بزرگی نامقبول و نامطبوعند. (گلستان). || بی رحم. || بیقدر. حقیر. (ناظم الاطباء). || به چاپ نارسیده. که طبع نشده است. چاپ نشده. غیرمطبوع. خطی.
مترادف و متضاد زبان فارسی
ناپسند، ناخوشایند، نادلپذیر، نادلپسند، نادلچسب، نادلنشین، نفرتانگیز،
(متضاد) مطبوع
فرهنگ معین
(مَ) [فا - ع.] (ص مف.) ناخوشایند.
فرهنگ عمید
آنچه طبع از آن نفرت داشته باشد، ناپسند، ناخوشایند،
فرهنگ واژههای فارسی سره
ناگوار
فرهنگ فارسی هوشیار
ناخوش، نامقبول، ناگوار، ناپسند
فارسی به آلمانی
Eklig, Garst, Garstig, Hart, Schwer, Übel, Unappetitlich, Unartig
واژه پیشنهادی
بد
فارسی به عربی
بشده، شریر، غیر سار، فاسد، مرفوض، معیب
فارسی به ایتالیایی
sgradevole
معادل ابجد
1206